۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

چرابه صداوسیماانتقادمیشود؟

چرا از صداوسیما انتقاد میشود؟
چرا حامیان کاندیداهای ریاست جمهوری از صداوسیما انتقاد می کنند؟
چرا حامیان رییس جمهور هم از صدا وسیما انتقاد میکنند واز هم اکنون خواهان پوشش گسترده
تر سفرهای استانی دولت دهم هستند؟
چرا مردم در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران در برابر دوربین صداوسیما بر علیه رسانه ملی شعار
میدهند؟
آیا تمامی دست اندرکاران وهنرمندان وبرنامه سازان صداوسیما بی سواد ودر این اوضاع غافلگیر شده ودر
کنترل افکار عمومی جامعه ناتوان هستند؟
به گمان من همه این سوالات یک پاسخ دارد وآن تلاش صداوسیما برای حفظ بی طرفی است. بی طرفی
برنامه سازان اصیل وکارکنان شریف رسانه ای که از مردمند و از سه واژه تابناک جمهوری اسلامی ایران
که در قانون اساسی بر تارک سازمانشان نشسته است مفتخرند .
وچه افتخاری برایشان بزرگتر از آنکه خادمان ملتی هستند که با رمز یاعلی و یازهرا وباذکر یاحسین ،
قلب شب رنگ دشمنان بعثی را دریدند تا شجاعت وغیرت اسلام ناب محمدی را بر رخ حامیان اسلام
آمریکایی وطالبانی بکشند .
بی شک رسانه ملی رسالتی تاریخی دراین برهه از زمان داردکه باانجام آن می تواند برخی از
بی درایتی های تحمیلی ای که در روزهای اخیر برگرده اش سنگینی میکند را جبران نماید.
برخی از آنها عبارتنداز:
۱-انتخاب نامناسب مجری مناظره های انتخاباتی که اگر تحمیلی نبوده پس اشتباهی بزرگ به شمار
می رودمجری ای که در فرایند بحث آنقدر خنثی بود بهتر بود جای خود را به کرنومتر میداد که بحمدالله
وبه برکت عصر دیجیتال انواع واقسام نرم افزارهای آن در بازار موجود است.
۲-قوانین ناقص در باره مناظره که دست طرفین را برای هرگونه بداخلاقی سیاسی و اتهام افکنی باز
می گذاشت.
کافی است به سخنان مقام معظم رهبری در خطبه های شورانگیز نماز جمعه ۲۹ خرداد دقت شود تا به
عمق نارضایتی ایشان دراین باره پی برده شود.
۳-عدم استفاده از تجارب موفق قبلی برای استفاده از نمایندگان کاندیداها در مناظره ها و بحثهای
کارشناسی به جای رو دررو قراردادن کاندیداهایی که انگار به سیم آخر زده اند.
در صورت ارتکاب اشتباه از سوی حامیان میشد جلوی اشتباهات آنها موضع گیر کرده و حتی بعدا توسط
خود کاندیداها اصلاح می شدواین فرصت برای تصمیم گیرندگان ارشد تبلیغات فراهم میشد که شان
نامزدها وسایر افراد حقیقی حفظ شود.
۴-اعلام بی سابقه نتایج انتخابات در شبکه خبر وگپ طولانی اطلاع رسانی در بین ساعت ۱۰ صبح تا۱۶
روز ۲۳خرداد.
۵-پخش مستقیم و مراسم جشن پیروزی آقای احمدی نژاد در روز تولد حضرت زهرا (س) از شبکه های
مختلف رادیو وتلویزیون در شرایط ملتهب آن روزها
۶-بی تفاوتی کامل در برابر اعتراض بخشی از مردم و اغتشاشگر خواندن آنها (اگرچه اصل اعتراضات جای
بحث داشت اما همه معترضین اغتشاش گر نبودند)
۷-عدم اجرای توصیه مقام معظم رهبری در باره ادامه مناظره ها ی تلویزیونی با برطرف کردن نواقص
گذشته و...
و آخرین پرده آن عدم انعکاس صحیح از نماز جمعه ۲۶ تیرماه و وقایع حاشیه ای آن در برنامه های خبری
بودکه شاید میتوانست صف صدا وسیما را از برخی جریانات تندرو سیاسی جدا کند واعتماد مردم را به
رسانه ملی بیشتر جلب نماید .
بادرک محدودیتها ومحذوراتی که در شرایط اخیر درجامعه به وجود آمده ودر برنامه های صداوسیما انعکاس
یافته این اشتباهات از مدیری فرهنگی وارزشی مانند عزت الله ضرغامی وهمراهان رسانه شناس او
همچون دکتر خجسته و ... برنمی آ ید بی شک تصمیم گیرندگان کسان دیگری هستند که باعدم
شناخت از رسانه ویا برداشت غلط از وظایف آن خط خاصی رادنبال مینمایند ...
شاید این افراد بدشان هم نیاید که با فشار بر افکار عمومی موجبات تغییر ضرغامی در پایان ۵ سال
ریاست او بر صداوسیما شوند
این کار میتواند برایشان حداقل ۲ حسن داشته باشد:
اول آنکه او را قربانی این معرکه میکنند و با مقصر جلوه دادن او در وقایع اخیروانداختن بار این مسایل
بردوش وی از خود سلب مسولیت میکنند تا رد گم کنند...
دوم آنکه با برکناری او ریسک برنامه های انتقادی که درزمان مدیریت او به نحو چشمگیری با استقبال
مخاطبان مواجه شده بودوحکم سوپاپ اطمینان نظام داشت را در آینده کم رنگ کنند...
کاش این مساله به حقیقت نپیوندد و ضرغامی همان باشد که در آخرین همایش چهره های ماندگار
از خود نشان داد ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر